حقیقت قلم است که باطل را رسوا می کند

 

 

 یادداشت :غلامرضا مهرابی

 

روز چهاردهم تیرماه به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای فرهنگ عمومی به عنوان روز قلم نامگذاری شده  و  در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسید.

 

 قلم مقدس است و به اندازه تقدسش تاثیرگذار و آنچه می نویسد گواه و میزان علم ، آگاهی و نیت نویسنده اش را می رساند، ورنه هر که او ورقی خواند معانی دانست.

 

جایگاه قلم آنجا است که در کتاب خدا، کتاب هدایتگری بشر با آیات پرمحتوا و شیوای بشارت و انذار یک سوره به این نام آمده تا از قلم به عنوان نعمتی بزرگ از سوی خداوند متعال بر برخی بندگانش یاد شود.

 

 آنچه قلم در دست اهل اندیشه می‌نگارد گاهی چنان به مذاق صاحبان زر ، زور ،قدرت و ثروت خوش نمی آید که برای سرکوب کردن حقیقتش از هیچ اقدامی دریغ نمی ورزند.

 

 از سویی ننوشتن های قلم خوشایند یک سری منفعت طلبان و سیاست بازان است تا برای تخریب، تهمت و توهین به اهل قلم گماشته های مجازی و حقیقی بگمارند.

 

 قلم می نگارد تا حقیقت تاریخ در لابلای تهاجم باطل، تزویر فتنه و آشوب گم نشود و می چرخد تا ثبت کند هر آنچه در رکاب باطل می تازد ،جز رسوایی چیزی عایدش نمی شود.

 

 و اما قلم از آنجایی یکی از نعمت های بزرگ الهی است که خداوند متعال به قلم و آنچه می نویسد قسم یاد می کند.

 

لوحی که قلم روی آن می نگارد می‌تواند از هزاران جنبه مختلف حق و باطل سخن به میان آورد و خیر و شر گذر زمان و تاریخ پند آموز را برابر چشم انسان ها قرار دهد تا با مقایسه آن  راه خود را پیدا کنند و تقدس قلم به همین است.

 

 می‌توان از قلم به عنوان گزارشگر تاریخ نام برد که سکوتش از هر زبان و صدایی برنده تر است و آنچه اتفاق می‌افتد، فرهنگ‌ها در عصرهای مختلف را به هم وصل می کند و زبان گویای علم و آگاهی است که آنچه می نویسد به اهلش  که در دست عالمان باشد یا جاهلان بستگی دارد،  اگر به دست نااهلان و فرومایگان دنیا طلب یا چاپلوسان بیفتد قداست قلم به همین است که هرچند ممکن است با گذر زمان اما صاحبش را نزد آگاهان و عالمان رسوا می‌سازد.

 

 اهل کوفه با جوهر قلم بر لوح نامه نوشتند و سیدالشهدا(ع)  را به کوفه فرا خواندند اما از سر سستی ایمان ،ترس بر دلهایشان غلبه کرد و حقیقت را گم کردند و به باطل گرویدند و همین نامه، سند رسوایی شان شد.

 

فردوسی شاعر بزرگ و نامدار ایرانی و عنصری ، 2 شاعر دربار سلطان محمود غزنوی بودند، اولی بعد از ۳۰ سال به قول خود عجم را به  پارسی زنده کرد لیکن باسعایت بدخواهان مغضوب شاه شد.

 

  اما دومی به خاطر چاپلوسی و ثناگویی شاه ، از طلا دیگدان ساخت و وسایل آشپزخانه اش همه طلا شد، یعنی به قول جلال آل احمد، " قلم به مزد" شد.

 

 جلال در کتاب سه مقاله دیگر خود" قلم بدستان" را به سه گروه تشبیه می کند، آنان که "بینش نوک دماغی"  دارند و گرچه در نوشتن واژگان را رعایت می کنند اما از فهم زمان و روزگار درکی ندارند.

 

 دوم همان قلم به دستانی که" نان را به نرخ روز می خورند" و از قلم نان و نوایی طلب می کنند که این گروه را جلال "قلم به مزد" خطاب می کند.

 

و اما سومی قلم به دستانی که به قول سعدی شاعر قرن هفتم  " از هنر حال خرابم نشد اصلاح پذیر/ همچو ویرانه که از گنج خود آباد نشد"،  یعنی همان عالمان و هنرمندانی که از روایت حقایق دوران خود ابایی نداشته و در عمق آگاهی به زیبایی و به دور از زر طلبی آن را نگاشته اند.

 

 پس از پیروزی انقلاب نخستین شماره هفته نامه فردوسی روی جلد خود را به این شعر اختصاص داده" شکنی ای قلم،  ای دست / اگر پیچی از خدمت محرومان سر"

 

 و امروز خدمت به محرومان همان منظور و هدفی است که مورد تاکید بزرگان به ویژه مقام معظم رهبری است و این بار نوبت قلم است که فرهنگ و تاریخ را به این سو ، سوق دهد.

 

 ای که دستت می رسد کاری بکن ...

 

امروز انسانیت زمانی معنا پیدا می کند که توانایان جامعه ما ، دست بینوایان را بگیرند و دردی از دردهای جامعه و مردم محروم بکاهند ، نه این که با دامن زدن به خواسته ها و اهداف شوم دشمنان دین و قرآن و انسانیت در فضاهای امروزی مانند فضای بی قید و بند مجازی که حق و باطل را به هم پیچانده ، آب به آسیاب دشمن بریزند.

 

 روز قلم را به صاحبان قلم، همکاران و اصحاب رسانه کشور ، به ویژه خبرنگاران لرستان تبریک می گویم.

 

 

 

 

 

 

 

 

لینک کوتاه: https://safirelorestan.ir/id/7459

نوشتن دیدگاه

آخرین اخبار

تبلیغات